صوفی محمد هروی
ده نامه
بخش ۷ - نامه دوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز جوان نعره برآورد و آه با لب خشک و دو رخ همچو کاه گفت چه سازم، چه کنم ای خدا در غم آن دوست، مرا ره نما نیست مرا طاقت هجران یار چند کشم روز و شبان انتظار دیده به حال من مسکین گشای در غم خود ای صنما ره نمای بی خور و آرام و قرار از توام در غم و در ناله زار از توام چند کشم محنت دوری و آه سوی من دلشده کن یک نگاه دل ز من غمزده بر وی نهان آه چه سازم، چه کنم این زمان چاره کار من درویش کن فکر دوای جگر ریش کن هست دل غمزده لرزان چو بید ای صنم از خویش مکن ناامید من به جهان داغ تو دارم همین در من مسکین به حقارت مبین ز آه دلم دود به گردون رسید آه چه گویم که دل از غم چه دید همدم من نیست بجز درد، کس می کشم این بار به جان این نفس خوان وصال تو به پیش رقیب آه چرایم من ازو بی نصیب منتی، بر جان من خسته نه لقمه ای زآن خوان وصالم بده بهر خدا خادمه، بار دگر از من درویش پیامی ببر بوکه کند رحم بر احوال من شاد شود این دل پامال من صوفی محمد هروی