رضاقلی هدایت
روضه اول | در نگارش احوال مشایخ و عارفان
بخش ۹۳ - ضیای کاشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زبدهٔ فضلا و قدوهٔ علما و خلف الصدق مولانا نور است. که از مشاهیر علما بوده. باری نام شریف آن جناب ضیاءالدین محمد است. بعضی گفته اند اصل ایشان آذری و در کاشان توطن داشته اند. به هر حال از همگنان خود طاق بوده و به کمالات یگانهٔ آفاق. با نهایت فضل صاحب ذوق و به صحبت اهل ذوقش شوق. کاملان را مرید و طالبان را مراد. وفاتش در سنهٔ ۱۰۲۴ در کاشان. از اوست: افسانهٔ ما گرچه دراز است خوشست هرچند که عشق جانگداز است خوشست حسن تو به هر روی که باشد نیکوست عشق ارهمه بر وجه مجاز است خوشست ٭٭٭ هستی که شود نیست ز هستی به دراست هر زر که شود مس به حقیقت نه زر است مس را به عمل توان زر خالص کرد اینجا نظری کن که محل نظر است ٭٭٭ با آنکه شب از غصه غمم فرساید روزم همه آرزو که شب کی آید آزردهٔ روزگار را القصه روز دگر و شب دگر می آید ٭٭٭ زاهد به خرابات بیا راست مترس ترسی که در این راه خطرهاست مترس آن کس که ز ترس او نیایی برما پنهان ز تو در خرابهٔ ماست مترس ٭٭٭ ای هر نفس از جود توام فیض نوی بی لطف تو صد هزار کوشش به جوی توفیق تو گر راهنمایی نکند از سعی به جایی نرسد راهروی رضاقلی هدایت