میرزا قاآنی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۱: دی من و محمود در وثاق نشستیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی من و محمود در وثاق نشستیم لب بگشادیم و در به روی ببستیم گفتم برخاست باید از سر عالم گفت بلی تا به مهر دوست نشستیم گفتمش ایثار راه میر چه باید گفت دل و جان نهاده بر کف دستیم گفتم شیر از کمند میر نجسته است گفت که ما نیز از آن کمند نجستیم گفتم ما را نموده حزمش هشیار گفت ولیکن ز جام عشقش مستیم گفتم ما را بلند ساخته جاهش گفت ولیکن به خاک راهش پستیم گفتم قرینست تا که مادح اویم گفت مفرمای بوده ایم که هستیم گفتم ازین بیشتر دلم را مشکن گفت مگر عهد میر بد که شکستیم گفتم او خواجهٔ فقیر پرستست گفت که ما بندهٔ امیر پرستیم میرزا قاآنی