میرزا قاآنی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۱: ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگیر صد سلسله دل در خم زلف تو به زنجیر عشق من و رخسار تو این هردو جهانسوز حسن تو وگفتار من این هردو جهانگیر قدم چوکمان قد تو چون تیر از آن رو تند از بر من می گذری چون زکمان تیر هر آیهٔ رحمت که در انجیل و زبورست هست این همه را روی تو ترسا بچه تفسیر از حیرت خورشید جمال تو ز هرسو از خاک بر افلاک رود نعرهٔ تکبیر از نالهٔ من مهر تو با غیر فزون شد الحق خجلم از اثر نالهٔ شبگیر ریزد ز زبانم شکر و مشک به خروار هرگه که کنم وصف لب و زلف تو تقریر وز آتش شوقی که بود در نی کلکم نبود عجب از نامه که سوزد گه تحریر با قامت یاری چو تو گیتی همه کشمر با چهرنگاری چو تو عالم همه کشمیر وصل تو به پیرانه سرم باز جوان کرد گر هجر تو بازم به جوانی نکند پیر دیدم ز غمت دوش یکی خواب پریشان وامروز شدش وصل سر زلف تو تعبیر ابروی تو ای ترک مگر تیغ امیرست کآ ورده جهان را همه در قبضهٔ تسخیر میرزا قاآنی