فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۹۱: نخست نغمهٔ عشاق فصل گل این است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نخست نغمهٔ عشاق فصل گل این است که داغ لاله رخان به ز باغ نسرین است فغان ز دامن باغی که باغبان آنجا همیشه چشم امیدش به دست گل چین است سپرده مرهم زخمم فلک به دست مهی که صاحب خط خوش بوی و خال مشکین است علاج نیست خلاص از کمند او ورنه ز پای تا به سرم چشم مصلحت بین است به عهد عارض گلگون او بحمدالله که کار اهل نظر ز اشک دیده رنگین است کسی که شهد محبت چشیده می داند که تلخ از آن لب نوشین به طعم شیرین است اسیر آن خط سبزم که مو به مو دام است غلام آن سر زلفم که سر به سر چین است به هر کجا که منم شغل اختران مهر است به هر زمین که تویی کار آسمان کین است سواد زلف تو مجموعهٔ شب و روز است نگاه چشم تو غارتگر دل و دین است قد تو وقت روش رشک سرو و شمشاد است رخ تو زیر عرق شرم ماه و پروین است فروغی از سخن دوست لب نمی بندد که نقل مجلس فرهاد نقل شیرین است فروغی بسطامی