غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۹: چون عکس پل به سیل به ذوق بلا برقص
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون عکس پل به سیل به ذوق بلا برقص جا را نگاه دار و هم از خود جدا برقص نبود وفای عهد دمی خوش غنیمت ست از شاهدان به نازش عهد وفا برقص ذوقی ست جستجو چه زنی دم ز قطع راه رفتار گم کن و به صدای درا برقص سرسبز بوده و به چمن ها چمیده ایم ای شعله در گداز خس و خار ما برقص هم بر نوای جغد طریق سماع گیر هم در هوای جنبش بال هما برقص در عشق انبساط به پایان نمی رسد چون گردباد خاک شو و در هوا برقص فرسوده رسمهای عزیزان فرو گذار در سور نوحه خوان و به بزم عزا برقص چون خشم صالحان و ولای منافقان در نفس خود مباش ولی بر ملا برقص از سوختن الم ز شگفتن طرب مجوی بیهوده در کنار سموم و صبا برقص غالب بدین نشاط که وابسته که ای در خویشتن ببال و به بند بلا برقص غالب دهلوی