صفای اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: این گونه ماه آسمانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این گونه ماه آسمانست یا روی تو ای بلای جانست این زلف سیاه در خم و تاب یا فتنه آخر الزمانست مژگان دمیده است یا تیر ابروی کشیده یا کمانست آهوی ترا بمرتع ماه مشکی چو هلال پاسبانست کی پاس دهد که میبرد دل گرگست و بصورت شبانست از دیده من عقیق تر زاد لعل تو ستاره یمانست کی فتنه شوم بماه و خورشید سودای خط تو در میانست واقف نشوم بسیر گردون سود فلکی مرا زیانست یار آمد و با هوای او دل چون گوی بدست صولجانست جان با سر خویش کرد بازی ای دلشده وقت امتحانست ای سر که نشان عشق جوئی ره گم نکنی که بی نشانست ای دل که سبک رو فنائی بر دوش تو بار تن گرانست ای رستم جان برخش تائید زین بند که سیر هفتخوانست تا بو که رسی بوصل آن ماه این نسج که می تنی کتانست ظلمانی و آرزوی انوار اندیشه ماه و نردبانست در خوان صفاست نعمه الله دریاب که این بزرگ خوانست صفای اصفهانی