وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۴۶: ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن آنچه او در کار من کردست در کارش مکن هندوی چشم تو شد می بین خریدارانه اش اعتمادی لیک بر ترکان خونخوارش مکن گر چه تو سلطان حسنی دارد او هم کشوری شوکت حسنش مبر بی قدر و مقدارش مکن انتقام از من کشد مپسند بر من این ستم رخصت نظاره اش ده منع دیدارش مکن جای دیگر دارد او شهباز اوج جان ماست هم قفس با خیل مرغان گرفتارش مکن این چه گستاخی ست وحشی تا چه باشد حکم ناز التماس لطف با او کردن از یارش مکن وحشی باقفی