وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۱۸: دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم نشد پابوس روزی آستان بوسیدم و رفتم ز گرد راه خود را بر سر کوی تو افکندم رخ پر گرد بر خاک درت مالیدم و رفتم اگر منزل به منزل چون جرس نالم عجب نبود که آواز درایی از درت نشنیدم و رفتم نیامد سرو من بیرون که بر گرد سرش گردم به سان گرد باد از غم به خود پیچیدم و رفتم میسر چون نشد وحشی که بینم خلوت وصلش به حسرت بر در و دیوار کویش دیدم و رفتم وحشی باقفی