وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۲۶۷: هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم زهر تو به سد رغبت جلاب کشیدیم این باب محبت همه اشکال دقیقست ما زحمت بسیار در این باب کشیدیم دوش از طرف بام کسی پرتو مه تافت از ظلمت شب رخت به مهتاب کشیدیم گر آهن بگداخته در بوتهٔ ما ریخت گشتیم سراپا لب و چون آب کشیدیم هر چند خسک بود از او در ته پهلو در بستر از او محنت سنجاب کشیدیم ای دیده به خوابی تو که با اینهمه تشویش از غفلت این بخت گران خواب کشیدیم وحشی نپسندند به پیمانهٔ دشمن آن زهر که ما از کف احباب کشیدیم وحشی باقفی