وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۲۴۸: الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش ز دام حیلهٔ مردم فریبان در امان دارش صدای شهپر شاهینی از هر گوشه می آید تذرو غافلی دارم مقیم آشیان دارش خدایا با منش خوش سر گران داری و خرسندم نه تنها با من و بس ، با همه کس سرگران دارش پدید آرد هوس از عشق با مردم جفا کاری نمی خواهم بر این باشد ، خداوندا برآن دارش تغافل کیش و کین اندیش و دوری جوی و وحشی خوی عجب وضعیست خوش یارب همیشه آنچنان دارش زمان اول حسن است و هستش فتنه ها درپی الاهی در امان از فتنهٔ آخر زمان دارش خدایا فرصت یک حرف پند آمیز می خواهم نمی گویم که با وحشی همیشه همزبان دارش وحشی باقفی