وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۸۰: پی وصلش نخواهم زود یاری در میان افتد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پی وصلش نخواهم زود یاری در میان افتد که شوق افزون شود چون روزگاری در میان افتد به خود دادم قرار صبر بی او یک دو روز اما از آن ترسم که ناگه روزگاری در میان افتد فغان کز دست شد کارم ز هجر و کار سازان را ز ضعف طالعم هر روز کاری در میان افتد خوش آن روزی که چون گویند پیشت حرف مشتاقان حدیث درد من هم از کناری در میان افتد وحشی باقفی