وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۶۹: بازم غم بیهوده به همخانگی آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بازم غم بیهوده به همخانگی آمد عشق آمد و با نشأهٔ دیوانگی آمد ای عقل همانا که نداری خبر از عشق بگریز که او دشمن فرزانگی آمد خوش باشد اگر کنج غمت هست که این دل با رخنهٔ دیرینه به ویرانگی آمد دارد خبری آن نگه خاص که سویم مخصوص به سد شیوهٔ بیگانگی آمد ای شمع به هر شعله که خواهیش بسوزان مرغ دل وحشی که به پروانگی آمد وحشی باقفی