وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۶۰: گر دیده به دریوزهٔ دیدار نیاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر دیده به دریوزهٔ دیدار نیاید دل در نظر یار چنین خوار نیاید ور دعوی جانبازی عشقی نکند دل بر جان کسی اینهمه آزار نیاید فرماندهی کشور جان کار بزرگیست نو دولت حسنی، ز تو این کار نیاید ندهد دل ما گوشهٔ هجر تو به سد وصل عادت به قفس کرده به گلزار نیاید با بوی بسازم که گل باغچه وصل بیش از بغل و دامن اغیار نیاید ناپخته ثمر اینهمه غوغای خریدار نو باوهٔ این باغ به بازار نیاید بس ذوق که حاصل کند از زمزمهٔ عشق از وحشی اگر یار مرا عار نیاید وحشی باقفی