وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۵۸: خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرم دل آن کس که ز بستان تو آید گل در بغل از گشت گلستان تو آید ما با لب تفسیده ره بادیه رفتیم خوش آنکه ز سرچشمهٔ حیوان تو آید خوش می گذری غنچه گشای چمن کیست این باد که از جنبش دامان تو آید بر مائدهٔ خلد خورانم همه خونم رشک مگسی کان ز سر خوان تو آید گو ماتم خود دار و به نظاره قدم نه آنکس که به راه سر میدان تو آید سر لشکر هر فتنه که آید پی جانی تازان ز ره عرصهٔ جولان تو آید وحشی مرض عشق کشد چاره گران را بیچاره طبیبی که به درمان تو آید وحشی باقفی