وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۰۱: رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت تواضعی که به ابرو کنند، کرد و گذشت نوازشم به جواب سلام اگر چه نداد تبسمی ز لب نوشخند کرد و گذشت به جذبهٔ نگهی کز پیش کشان می برد چه صیدها که اسیر کمند کرد و گذشت کرشمه ای که جنون آورد تعقل آن بلای دانش صد هوشمند کرد و گذشت یکی قبول نکرد از هزار تحفهٔ جان بهانه غمزهٔ مشکل پسند کرد و گذشت که بود این، که ز چشم بدش گزند مباد که جان بر آتش شوقم سپند کرد و گذشت رسید و باز به اندک ترحمی وحشی زبان شکوه به کام تو بند کرد و گذشت وحشی باقفی