وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۹۴: قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست خوبی و فرخندگی جمله در این فال هست حال نکو بگذرد، بخت مددها کند طالع خود دیده ام، شاهد این حال هست داد منجم نوید، گفت که با اخترت ذلت پارینه رفت ، عزت امسال هست داد مریض مرا مژدهٔ صحت طبیب گرچه هنوز اندکی مضطرب احوال هست طایر اقبال من شهپر دولت دماند رخصت پرواز نیست ورنه پر وبال هست بخت ز دنبال چشم اشک مرا پاک کرد مژده که این گریه را خنده ز دنبال هست وحشی و اقصای دیر کز طرف میکده دردسر قال نیست ، سر خوشی حال هست وحشی باقفی