وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۷۱: مریض عشق اگر سد بود علاج یکیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مریض عشق اگر سد بود علاج یکیست مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکیست تمام در طلب وصل و وصل می طلبیم اگر یکیم و اگر سد که احتیاج یکیست اگر چه مانده اسیر است همچنان خوش باش که منتهای ره کاروان حاج یکیست فریب تاج مرصع مده به سربازان که ترک سر بر این جمع و ننگ تاج یکیست همین منادی عشقست در درون خراب که آنکه می دهد این ملک را رواج یکیست چه جای زحمت و راحت که پیش پای طلب حریر نسترن و نشتر زجاج یکیست بجز فساد مجو وحشی از طبیعت دهر که وضع عنصر و تألیف امتزاج یکیست وحشی باقفی