کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای پیش ارغوان تو کمتر ز خار گل
    قدیک چمن صنو برو رخ یک بهار گل
    جز سرو قامت و گل روی تو تاکنون
    سروی بباغ دهر نیاورده بار گل
    گر بگذری بدین گل رخسار در چمن
    چون لاله میشود ز غمت داغدار گل
    باد صبا شمیم تو آورد سوی من
    گفتم که بر نثار تو بادا هزار گل
    ای گلعذار ناز تو بر من روا بود
    آری روا بود که بنازد بخار گل
    هرکس ز حسرت گل روی تو جان سپرد
    نبود عجب که سر زندش از مزار گل
    صد چاک کرده پیرهن خویش از چه ور
    گر نیست از گل رخ تو شرمسار گل
    در طرف باغ دوش شنیدم که بلبلی
    میگفت بی‌وفا گل و بی‌اعتبار گل
    تا بر صفای آن بفزاید کنون ردیف
    گیرم بمدح حیدر دلدل سوار گل
    شاهی که بی‌اشارت لطفش بگلستان
    هرگز ز خار می‌نشود آشکار گل
    در خود چو یافت رشحهٔی از رنگ و بوی وی
    زانرو برنک و بوی کند افتخار گل
    آنرا که دل چو لاله بود داغدار وی
    بر مقدمش همیشه بود خاکسار گل
    جمعی که از مناقب آن شه سخن کنند
    سازد صبا به مجلس ایشان نثار گل
    بزمی که از مدایح آن شه مزین است
    آنجا معین است که ناید بکار گل
    تا غنچه از نسیم سحر خنده میزند
    تا جلوه میکند بر چشم هزار گل
    در پیش خلق بادعدویش چو خار خوار
    چیند محبش از چمن روزگار گل
    مهرش صغیر از دل منکر طمع مدار
    نارسته است هیچ‌گه از شوره‌زار گل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha